فرهنگ اصطلاحات پرواز
اصل برنولی: قانونی در فیزیک که بنا به آن هرگاه مایع یا گاز در حال حرکت، سریعتر حرکت کند، فشاری که وارد می کند کمتر است. انستیتو اسمیتسونی: مؤسسه ای معروف که در سال 1864 در واشینگتن تأسیس شد تا به ترویج آموزش بپردازد.
نویسنده: آنا اسپراول
مترجم: محمدرضا افضلی
مترجم: محمدرضا افضلی
اصل برنولی: قانونی در فیزیک که بنا به آن هرگاه مایع یا گاز در حال حرکت، سریعتر حرکت کند، فشاری که وارد می کند کمتر است.
انستیتو اسمیتسونی: مؤسسه ای معروف که در سال 1864 در واشینگتن تأسیس شد تا به ترویج آموزش بپردازد.
بالچه: هر یک از قطعات متحرک بال هواپیمای مدرن که وظیفه ی آن تنظیم برآو و پساست.
بالون مونگولفیه: بالون هوای داغ ساخت برادران مونگولفیه در قرن هجدهم، در فرانسه.
برآ: نیرویی که بال هواپیما را به طرف بالا «می مکد» و از اختلاف فشار در زیر و روی بال، بر اثر عبور هوا ناشی می شود.
برگه ی هوابر: شکلی که بال هواپیما بر اساس آن ساخته می شود. وقتی مقطع آن را نگاه کنیم در سمت بالا خمیده و در طرف پایین صاف است. در جلو بال انحنای مقطع افزایش می یابد و به یک لبه ی گرد ختم می شود.
پرواز آزاد: هنگامی روی می دهد که ماشین سنگینتر از هوا بتواند با استفاده از توان خود در مسیری مسطح یا رو به بالا باقی بماند و پرواز خود را در این مسیر، تا مسافتی بیش از آنچه با هواسُری ممکن است، ادامه دهد.
پرواز با ماشین سبکتر از هوا: پرواز در بالونهای هوای داغ یا بالونهای پر شده با گازهای دیگری مانند هلیم.
پرواز با ماشین سنگینتر از هوا: پرواز با وسایل پرنده ای مانند هواپیما، گلایدر، یا هلیکوپتر.
پسا: اصطکاک بین هوا و بال هواپیمای در حال حرکت، که در جهت عقب راندن هواپیما عمل می کند.
تاب دادن بال: سیستمی که برادران رایت برای کنترل برای بالهای هواپیمای خود اختراع کردند. در این سیستم شکل بال در هنگام برخورد با هوا تغییر می کند.
زپلین: ماشین پرنده سبکتر از هوا، یا کشتی هوایی، به شکل یک سوسیس غول پیکر، که در آغاز قرن بیستم اختراع شد.
سکان افقی: بخش متحرکی در هواپیما که حرکت آن به طرف بالا و پایین را کنترل می کند.
فرفره ی چینی: فرفره ی مجهز به یک ملخ که وقتی به سرعت چرخانده شود، فرفره را به هوا بلند می کند؛ درست شبیه ملخ هلیکوپترهای امروزی.
قوز: منحنی برآمده ای که سطح بالایی برگه ی هوابر تشکیل می دهد.
گلایدر: ماشین پرنده ی سنگینتر از هوا که موتور ندارد.
ملخ: آرایشی دایره ای از برگه های هوابر، که روی یک توپی مرکزی نصب شده اند.
واماندن: هواپیما برای پرواز باید بتواند با سرعت کافی در هوا حرکت کند. اگر سرعت هواپیما از حد معینی پایینتر بیاید وامانده می شود و از پرواز باز می ماند.
منبع: اسپراول، آنا؛ (1385)، برادران رایت: تولد هوانوردی مدرن، محمدرضا افضلی، تهران، مؤسسه فرهنگی فاطمی، چاپ دوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}